کتاب مثل خون در رگ‌هاي من در نگاه اول.



 کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا  نامه‌هاي شاملو به آيدا در نگاه اول با نام بلند آواز? احمد شاملو ما را به سوي خود مي‌کشاند؛ با جلد طلايي مات و نوار قرمز رنگي که دورتادور کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، کشيده شده و بر آن چند خطي از شاملوست، ما را همان‌جا که هستيم نگه مي‌دارد. گويا با همان چند خط بر نوار قرمز که نوشت? پشت جلد کتاب مثل خون در رگ‌هاي من است، ما اسير کلمات شاملو مي‌شويم و با افسوسي که مي‌خورد، اميد و نااميدي هم‌زمان شاملو را در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من مي‌بينيم و به ياد شعرش مي‌افتيم که مي‌گويد: «من سرگذشت يأس و اميدم. ».  در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، در شور شعر و درياي واژگان شاملو غرق مي‌شويم و از نو با جادوي کلامش نجات مي‌يابيم.


 


اندکي با احمد شاملو، شاعر جريان‌ساز و نويسند? کتاب مثل خون در رگ‌هاي من



احمد شاملو متخلص به الف. بامداد، نويسنده، شاعر، مترجم، پژوهشگر، رومه‌نگار و فرهنگ‌نويس بود. او قالب شعر سپيد يا شعر شاملويي را پايه‌گذاري کرد؛ آثارش به زبان‌هاي سوئدي، ترکي، کردي، آلماني، انگليسي، فرانسوي و. ترجمه شده ‌است. ازدواج‌هايش دو بار به جدايي انجاميد و سرانجام  آيدايي را ديد که تا پايان عمرش، عاشقانه کنارش زندگي کرد. تأثير آيدا بر شاملو و زندگيش تا حدي بود که تحت تأثير عشقش به او، بعد از سال‌ها شعر نسرودن، مجموعه‌هاي «آيدا: درخت و خنجر و خاطره» و «آيدا در آينه» را سرود همچنين شاملو در زمان ازدواجش با آيدا مجموع? «لحظه و هميشه» را هم منتشر کرد. شاملو دربار? آيدا مي‌گويد: «هرچه مي‌نويسم براي اوست و به خاطر اوست و به خواست او. من با آيدا آن انساني را که هرگز در زندگي خود پيدا نکرده ‌بودم، پيدا کردم.»


آيداي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من کيست؟



آيدا سرکيسيان، معروف به آيدا شاملو، معشوق? احمد شاملو، آخرين و سومين همسر اوست. درخشش آيدا در آثار شاملو به وضوح ديده مي‌شود و ما لذت شيريني را که از خواندن شاملو مي‌چشيم، تا حد زيادي مديون عشق وافرش به آيداييم که در بسياري از آثار و شعرهاي شاملو موج مي‌زند. آيدا در گردآوري و نوشتن کتاب کوچه به شاملو کمک کرد. آيدا در کتاب بام بلند هم چراغي از زندگي چهل ساله‌اش با شاملو و شخصيت او مي‌گويد. آيدا شخصيتي غريب، ساکت و در سايه دارد و شاملو آيدايش را «صبور و پرستار و مؤمن» مي‌خواند.


 



 


کتاب مثل خون در رگ‌هاي من را باهم ورقي بزنيم



کتاب مثل خون در رگ‌هاي من را ورقي که بزنيم به فهرستي مي‌رسيم که بيست نامه را نشان مي‌دهد، هر نامه اسم و تاريخ خود را دارد. اسم نامه‌ها جذاب و هيجان‌انگيز است و ما را به پيش‌روي در کتاب، مي‌کشاند. نام‌هايي مثل: آيدا، اميد و شيشه‌ي عمرم آيدا، تپش‌هاي قلبم؛ آيداي خوب من؛ شک نداشته باش؛ آيدا، خدا و مذهب من و. آيدا سرکيسيان بعد از گذشت پانزده سال از مرگ شاملو، اجاز? چاپ و انتشار اين نامه‌ها را داد و کتاب مثل خون در رگ‌هاي من؛ نامه‌هاي شاملو به آيدا، جذاب و روح‌نواز شکل گرفت. شيريني واژه‌هاي شاملو و هنرش در ايجاد کلام در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، خواننده را جادو مي‌کند و حتي لحظه‌ا‌ي نمي‌توانيد کتاب مثل خون در رگ‌هاي من را زمين بگذاريد. فضاي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، افکار، احساسات، درون، ذهن و قلب شاملو را نشان مي‌دهد و البته شاملو در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا‌، از بعضي مسائل سياسي و ادبي روز نيز، کمي مي‌‌گويد که خالي از لطف نيست. نامه‌هاي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من  در واقع ما را به بخشي از زندگي و درون شاملو در سال‌هاي چهل تا پنجاه خواهند برد.



حس و حال کتاب مثل خون در رگ‌هاي من



حس و حال کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا همان نامه‌هاي شاملو به آيدا، حس و حال عاشقي و ناز و نوازش است. احمد شاملويي که هم? شور، شادي، لذت و هيجان دنيا را در آيدايي مي‌‌بيند که قلبش را به تمامي تسخير کرده‌است. شب‌ها اگر لم دهيد و کتاب مثل خون در رگ‌هاي من را در دست بگيريد، انرژي ناب و بي‌مانند روح شاملو، خستگي‌هاي روزتان را به نشاط و سرزندگي تبديل مي‌کند. در اين روزگار که عشق معنايش را از دست داده، روايت عشقي را در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من مي‌خوانيد که هم شيرين است و هم آموزنده. شاملويي که هرچه از آيدا مي‌گويد، باز به آيدا مي‌رسد و آيدايي که سکوت مي‌کند و نمي‌گويد تا شاملو با هنرش او را به حرف وامي‌دارد. کتاب مثل خون در رگ‌هاي من نه تنها از شيريني عشق مي‌گويد بلکه شيو? عاشقي را مي‌آموزد و شما را به فکر خواهد انداخت.


 


در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من شاملو را بيشتر مي‌شناسيد.



در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، شاملو را بيشتر مي‌شناسيد و با زواياي پنهان ذهنش آشنا مي‌شويد؛ سير رشد احساسي و دروني شاملو را پس از آشنايي‌اش با آيدا در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من مي‌بينيد و به تأثير بي‌حد آيدا در خلق و خصوصيات شاملو پي خواهيد برد. عشق آيدا به شيوه‌اي خاص و عجيب، شاملو را در مسير تکامل قرار مي‌دهد و واژه‌ها را به ذهنش مي‌باراند تا شعر در او از نو و بعد از سال‌ها جوانه بزند؛ آيدا هم بر شخصيت و روح شاملو و هم بر شعر و هنرش، تأثيرات شگرفي مي‌گذارد که در لابه‌لاي جملات کتاب مثل خون در رگ‌هاي من واضح است. نامه‌ها در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، چنان به ما عشق و زندگي را مي‌آموزند که خودمان از آنچه در قالب شعر و شور واژه مي‌آموزيم، متعجب مي‌شويم. شاملو دربار? خود مي‌گويد: «آثار من، خود بيوگرافي کامل است. شعر برداشت‌هايي از زندگي نيست، بلکه خود زندگيست». بنابراين ما در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، خود شاملو و اصل زندگي‌اش را خواهيم ديد. شاملوي نقاد، جستجوگر و دغدغه‌مند، چنان قدم بر شناخت آيدا مي‌نهد که در آين? او خود را مي‌شناسد و مي‌سازد؛ اين‌گونه است که عشقي واقعي و ابدي شکل مي‌گيرد که با ازدواج هم رنگ نمي‌بازد. نثر کتاب مثل خون در رگ‌هاي من آنقدر روان و آرام است که دقيقاً بر ميان? قلبمان مي‌نشيند و مبهوتمان مي‌کند.


 


پيام نامه‌ها در کتاب مثل خون در رگهاي من: نامه‌هاي شاملو به آيدا



 هر نامه در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، در خلال عشق‌ورزي شاملو به آيدا، نکات و پيام‌هاي ريزي را به ما منتقل مي‌کند و براي  هر مرد و زني اصول رابطه را روشن مي‌نمايد. در نام? اول کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، به ياد شعر«تو را مي‌بينم و ميلم زيادت مي‌شود هر دم» حافظ مي‌افتيد. در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من؛ نامه‌هاي شاملو به آيدا، هر بار زنگ شعري در ذهنتان به صدا مي‌آيد و لبريز از شوق مي‌گرديد. هم? ابعاد وجودي آيدا هرچند کوچک براي شاملو، کافي و بزرگ و بي‌نهايت است و از هجرانش در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، قصه‌ها مي‌گويد. ساده‌ترين حرف‌هاي آيدا براي شاملو دل‌رباترين هستند. شاملو وقتي آيدا هست جز او را نمي‌بيند و وقتي نيست، جز او را نمي‌خواهد. اينکه شاد شدن آيدا ساده است، براي شاملو جذاب و خواستني‌ست و حتي اگر دردودلي از روزهاي سختش با معشوق کند، از غبار اندوهي که بر قلب آيدا مي‌افکند شرمسار مي‌شود؛ شاملو جز شادي آيدا را نمي‌خواهد. پاکي و زلالي آيداست که شاملو را در خود حل کرده و شاملو بالاخره، عشق راستين زندگيش را يافته‌است. نامه‌هايي که مي‌نويسد، آبي‌ است بر عطش عشق و دوري از آيدا و در نهايت کلام کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، تکه‌اي از قلب شاملوست، در دستان ما.



 


وقتي شعر و نامه يکي مي‌شود در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من



وقتي شعر و نامه در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، يکي مي‌شود، ما به هيجان مي‌آييم و شاملويي که آزادي را مي‌ستايد ما را در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا به ياد شعرش براي آيدا مي‌اندازد که مي‌گويد: «نفرتي از هرآنچه بازمان دارد از هرآنچه محصورمان کند از هرآنچه واداردمان که به دنبال بنگريم»با آمدن آيدا، شعرها هم مي‌آيند و شاماو لحظات دوري را با رؤيابافي خانه‌ دونفره‌شان، تحمل‌پذير مي‌کند. شاملو چنان اعتقاد محکمي به قدرت عشق دارد که مطمئن است تا خودشان نخواهند، هيچ چيز جلودار احساس و شاديشان نيست. شاملو مي‌خواهد آيدا را بشناسد و کشف کند و روح خود را نيز براي آيدا عريان نمايد و اين ميلش به شناخت و درک آيدا زيباست. حتي از کم حرفي آيدا مي‌رنجد چرا که مي‌خواهد با حرف و کلام آيدا،  او را بيشتر بشناسد. در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا مي‌خوانيم که شاملو دوست دارد شريک زندگيش، هدف و آرمان‌هاي شخصي داشته باشد و از ن بي‌هدف عاصي و فراري است. اين نکت? مهمي است که در رابطه، هدف و مسير شخصيمان را فراموش نکنيم و از توقعاتمان طنابي بر گردن هم نسازيم. سکوت آيدا نااميدي را به روح شاملو مي‌دهد و شعر را از او دور مي‌کند، آيدا، واژه و شور و شعر در قلب و مغز شاملوست. آيداي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من اگر نبود، خيلي از شعرهاي شاملو نبود اگر شاملو، آيداي کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا را نديده بود، شعر نوي فارسي، مصرع‌هاي زيادي را کم داشت.


 


از 7 خرداد 1341 تا هميشه در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا



هر نام? کتاب مثل خون در رگ‌هاي من ، براي آموختن عشق، رابطه و زندگي، حرف نويي را براي گفتن دارد. شاملوي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، با احساسات متضاد خود درگير است؛ از وجود آيدا شور مي‌گيرد و از سکوتش، يأس شاملو مي‌خواهد از حرف‌هاي آيدا به اين برسد که او به چه چيزهايي مي‌انديشد و چه‌ها را بيشتر مي‌خواهد تا برايش فراهم کند. اما آيداي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من آرام است و صبور و ساکت. آيدا هم چيزهايي براي رنجاندن شاملو دارد و مهمترين بخش اين عشق آنجاست که شاملو، آيدا را با هم? خوبي و بدي‌ها و عيب‌ها و حسنش، به تمامي مي‌پرستند. شاملو کوچکترين‌ها را با آيدا بزرگ و بي‌همتا مي‌بيند و به دنبال بيشتر نيست. کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، نشان مي‌دهد: آيدا براي شاملو هر چيز و همه چيز است. او حاضر است براي آيدا از همه چيز دست بکشد؛ او از داشتن عشق آيدا، سرشار از غرور و افتخار است. شاملو به هر چيزي، حتي ثروت پشت پا مي‌زند تا لحظاتش را با آيدا بسازد و اينجاهاست که کتاب مثل خون در رگهاي من، به ما تلنگر مي‌زند عشقي، عشق است که در طوفان‌ها و آزمايشات و گذر زمان، پابرجا بماند. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، ديد ما را به عشق، رابطه و ازدواج عوض مي‌کند. آيدا و شاملو يکديگر را به خاطر اصل وجوديشان دوست دارند و بس احساس عشق بر تمام هوس‌هايشان پيروز است و تنها خودشان و عشقشان، برايشان مي‌ماند. شاملو در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، عشق را، راه رسيدن به بزرگي و کمال مي‌بيند و اعتقاد دارد: هيچ چيز دوست داشتن، کوچک نيست. 


 


شاملو در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، با آيدا به چه چيزهايي مي‌رسد؟



 در کتاب نامه‌‌هاي شاملو به آيدا شاملو به عشق جز شورش از ديد ديگري هم نگاه مي‌کند. شاملو در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من عشق را مي‌‌خواهد تا با آن به سر حد انسايت و صفات انساني برسد؛ عشق را مي‌خواهد تا توان‌هايش، اراده و ايمانش را محکم کند؛ شاملو با عشقي که از آيدا مي‌گيرد از اسارت‌هاي دنيايي بزرگ، سبک و رها مي‌شود. شاملو بر خاک آيدا و در پناه آيدا، ريشه مي‌کند، جوانه مي‌زند و شکوفه مي‌دهد. درون پاک و زيباي آيدا، حيا و متانت او، جداي از زيبايي‌هايش، شاملو را اسير خود کرده. درون احمد، آيدا را و درون آيدا، احمد را بي قرار کرده و اين در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من موج مي‌زند. شاملو در عشق و هجران، منفعل نمي‌نشيند، از صفر شروع مي‌کند و اميدش به عشق است که ياري‌اش کند. تلاش‌هاي شاملو در همه جاي کتاب نامه هاي شاملو به آيدا هويدا است و براي گذر از دشواري‌هاي زندگي، مي‌جنگد و پيش مي‌رود. شاملو و آيدا کنار هم رشد مي‌کنند، خود را مي‌سازند و درک را در خود ايجاد مي‌کنند؛ آنها کنار يکديگرند نه بار هم و نه مانع هم. شاملو در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، از آيدا مي‌خواهد هم از شادي‌هايش بگويد و هم از رنج‌هايش، مي‌خواهد در خوشي و ناخوشي کنار آيدا باشد و پذيراي هر دو است. آيدا و شاملو در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، نشان مي‌دهند که به هم و به قدرت‌هاي هم ايمان دارند و احترامي که به هم مي‌گذارند، عمر عشقشان را ابدي مي‌کند. هيچ چيز و هيچ کس توان آن را ندارد که بين احمد و شاملو قرار گيرد يا سد عشقشان شود و اين چيزيست که عشق‌هاي امروزي کم دارند. عشق‌هايي که هم? کاستي‌ها را گردن اين و آن مي‌اندازند که خودشان اجاز? ورود آنها به حريم عشق را صادر کرده‌اند و غافلند. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا از اين هشدارها زياد دارد. 



 


 نقد کتاب مثل خون در رگ‌هاي من



 کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا همان کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، به ما مي‌آموزد که تا چه اندازه صلح و آرامش به ما نزديکست، اگر فقط بخواهيم و آرامش را فداي هياهوهاي دنيايي نکنيم. مشکلات و سختي‌هاي زندگي روزمره، عشق آيدا و شاملو را نه تنها نمي‌لرزاند بلکه قوتش مي‌بخشد. آيدا و شاملو کنار هم با چيزهاي ساده و کوچک، خوش و شادمان مي‌شوند، درکشان از هم و نگاه به زندگي از ديد هم، باعث مي‌شود به وقتش، به هم کمک کنند و به وقتش به تنهايي هم احترام بگذارند. امنيت و حريم عشقشان مشخص است و کسي را در آن راه نمي‌دهند. اين‌هاست که کنار لذت از واژه و تعريف عشق در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، مي‌آموزيم و افکارمان تحت تأثير قرار مي‌گيرد. آنها در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا به ما مي‌فهمانند که زندگي، گذرايي و کوتاهي‌اش را درک کرده‌اند و لحظاتشان را جز با عشق، همراه نمي‌کنند. حتي جايي که جامعه به شاملو فشار مي‌آورد، عشقش را جدا نگه مي‌دارد و با عشق قدرت مي‌گيرد. شاملو براي آيدا قانون‌هاي زيبا و دلنشيني مي‌گذارد، وقتي آنها را در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من مي‌خوانيد، افق‌هاي بلند اين زندگي مشترک شيرين را خواهيد شناخت. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا آموزگار شما خواهد شد در عشق‌ورزي و ارتباط. در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من نگي‌هاي آيدا، مردانگي احمد را تقويت مي‌کند.



آيدا در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، اعجاز زن بودنش را به رخ مي‌کشد و شادي خانه و آشيان? احمد مي‌شود تا عشقي که با شناخت ايجاد شده و در سختي‌ها و دوري‌ها نلرزيده، ماندگار و محکم شود. احمد دلگرم به آيداست و دل قرص و گرم، به دنيايي مي‌ارزد. يکي يکي شعرهاي شاملو با خواندن کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، پيش چشمانتان به رقص درمي‌آيند. شعر: « بشنو آه دلي را که چون ناله‌هاي زليخا در فراق يوسف، صدايت مي‌زنند. ببين ذوقي را که چون شوق شاملو براي آيدا، عاشقانه تو را مي‌سرايد بگير دستاني را که در رنج نبودنت چون دستان فرهاد پينه بسته است. مرا باور کن مني را که حتي در اميد ديدنت، چون مي‌خواران، مست و حيران مي‌شوم به انداز? تمام نخواستن‌هايت مي‌خواهمت نه براي امروز و نه براي فردا، بلکه براي تمام لحظه‌هايي که جان در بدن دارم». کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يک شعر بلند شاملو گونه‌اي ست که به نثر درآمده‌ است. شاملو با داشتن واژه‌هايي که بتواند عشقش را به آيدا نشان دهد، احساس زنده بودن مي‌کند و واژه‌ها را عشق آيدا به شاملو مي‌بخشد. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، تصوير عشقي بي‌مانند است که روحتان را تا دوردست‌ها به پرواز درمي‌آورد و در بي‌نهايت به آرامش مي‌رساند. شاملو سود و شادي آيدا را ارجح به منافع خود مي‌بيند و از فداکاري‌هاي خود شادمان و راضي است. او به آيدا اطمينان و اميد مي‌بخشد و آيدا به شاملو اعتماد دارد؛ کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، رازهاي بازگو شد? عشقي جاودان است. شاملو اعتماد آيدا را مي‌گيرد و آسودگي خيال را به آيدا مي‌بخشد. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، راهنماي شما مي‌شود در مسير عشق و ارتباطتان. شاملو آيدا را راحت و آزاد مي‌گذارد؛ چراکه مي‌داند تنها انتخابي مهم است که آزاد انجام شود و تنها بله‌اي ارزش دارد که با تمام وجود، گفته شود. شاملو با تمام بزرگيش، براي سخنراني در محافل، منتظر آيدا مي‌ماند؛ آيدا دلگرمي اوست. اينجاست که ظرافت‌ها و حساسيت‌هاي روح شاملو را در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من مي‌بينيد. 


 


آيدا مي‌آيد و بهار را مي‌آورد به کتاب مثل خون در رگ‌هاي من



در کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا مي‌خوانيم که وقتي آيدا مي‌آيد بهار را به زمستانِ خان? احمد مي‌آورد و جهنم شاملو را بهشت موعود مي‌کند. اينجاي کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، همراه با شاملو و کلماتش، شاد و سرخوش و آسوده مي‌شويد و نفس راحتي از رسيدن به يارش مي‌کشيد. کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، زيبا، خواندني و شيرين است و شما يک نفس آن را خواهيد خواهند و هيچ گاه فراموشش نخواهيد کرد و مانند شعر، گاهي به تکرار، صفحاتش را مرور خواهيد کرد. گله‌ها، شکايت‌ها، رنجش‌ها و نامرادي‌ها در هر عشق بزرگي حتي عشق آيدا به شاملو وجود دارد اما آنچه مهم است و کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، به ما نشانش مي‌دهد، اولويت يکديگر در رابطه بودن است و حفظ ارزش‌هاي عشق گفتگو راه‌ حل هر مشکلي است. کلام و واژه معجزه مي‌کند. ساختن و خوش بودن با خوب و بد هم، هنري‌ست که کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا به ما نشانش مي‌دهد؛ اينکه به يکديگر حق  خسته شدن، ناراحت شدن و اشتباه کردن بدهيم و فرصت‌هاي جبران را از هم نگيريم، در هر ارتباطي راه‌ گشاست. 


 


کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا نامه‌هاي شاملو به آيدا.



کتاب مثل خون در رگ‌هاي من يا نامه‌هاي شاملو به آيدا را نشر چشمه به چاپ رسانده است. کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، 172 صفحه است. در صفحات پاياني کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، 17 نامه با دست‌خط خود شاملو ديده مي‌‌شود که هيجان‌انگيز و جذاب است. شاملو در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، از هر راهي که مي‌رود به آيدا مي‌رسد؛ به هرجا که مي‌رسد، در پي آيداست و براي آغاز گفتن از خود، بايد از آيدا بگويد. آيدا در کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، تولد دوباره‌ي شاملوست. آيدا شعر را، زندگي و اميد را به شاملو برمي‌گرداند. وجود آيدا، نه تنها جريان خون در رگ‌هاي شاملوست بلکه کلمه و جمله و شعر، در روح و فکر اوست. وجود آيدا باعث شد ما با شعرهاي عاشقانه‌ي شاملو بخنديم و بگرييم و با کتاب مثل خون در رگ‌هاي من، سرشار از احساس شويم. کتاب نامه‌هاي شاملو به آيدا، نامه‌هايي است از جنس و رنگ دل شاملو. اين کتاب شيرين، بهترين هديه است براي عزيزانتان.  



اگر اين محتوا براي شما جذاب بود و مي‌خواهيد خودتان اين کتاب را بخوانيد مي توانيد با کليلک بر روي لينک زير به صفحه محصول در سايت کتاب وب برويد و اطلاعات بيشتري از محصول به دست آوريد.


 


 


کتاب وب

معرفي کتاب تصرف عدواني داستاني درباره عشق

معرفي کتاب مثل خون در رگهاي من

شاملو ,کتاب ,آيدا ,خون ,مثل ,رگ‌هاي ,خون در ,مثل خون ,در رگ‌هاي ,کتاب مثل ,در کتاب ,کتاب نامه‌هاي شاملو

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله فیلم فارسی مطالب اینترنتی وبلاگ تخصصی سینما سفرنامه(کوه،طبیعت،ورزش)- هنر-کتاب دانلود طرح جابر دختر آسمانی بهيران مجله آرايشي زيبايي ماسکارا همیشه هرجا mohammadnovin